تعداد کل صفحات :your pages
1
2
3
4
5
6
7
...
چه روزها که یک به یک غروب شد ، نیامدی چه بغض ها که در گلو رسوب شد ، نیامدی
خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن خدایمان دوباره سنگ و چوب شد ، نیامدی
برای ما که دل شکسته ایم و خسته ایم ، نه ولی برای عدّه ای چه خوب شد ، نیامدی
تمام روزهای هفته را در انتظار جمعه ام دوباره صبح ، ظهر ، غروب شد ، نیامدی
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 66 صفحه بعد